بسکتبال (به انگلیسی: Basketball) یا توپ و سبد ورزشی گروهی است که در آن دو گروه پنج نفره در یک سالن مستطیلشکل به بازی میپردازند. هدف بازی پرتاب توپ به درون سبدهایی به قطر ۴۶ سانتیمتر و به ارتفاع ۳٫۰۴۸ متر است که در دو سمت زمین قرار دارند و به تختهای به نام «بکبُرد» متصلاند. هر تیم باید توپ را به درون سبد تیم حریف بیندازد. در بازی بسکتبال هر تیم برای کسب امتیاز باید در محدوده پرتاب، توپ را به سمت حلقه پرتاب نماید زمانی که توپ وارد حلقه شد، تیم موفق به کسب دو امتیاز میشود. زمانیکه بازیکنی از پشت خط سه امتیازی موفق به وارد کردن توپ درون حلقه شود سه امتیاز برای تیم در نظر گرفته میشود.
مهارتهای فردی مانند جامپ شات، دریبل زدن و ریباند توپ به همراه کارهای تیمی مثل حمله و دفاع، شروط لازم برای موفقیت شرکتکنندگان در این ورزش میباشد. این ورزش نخستینبار توسط دکتر جیمز نایاسمیت در پائیز ۱۸۹۱ ابداع گردید؛ و نخستین مجموعهٔ رسمی از قوانین بسکتبال توسط وی وضع گردید. بسکتبال بهطور گسترده یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین ورزشهای جهان محسوب میشود.[۱]
تاریخچه
از قرنها پیش در میان ساکنان نقاط مختلف قاره آمریکا، به ویژه آمریکای مرکزی و جنوبی انواعی از بازی و مسابقه رایج بوده که کم و بیش به بسکتبال شباهت داشتهاست. در ایران، نوعی بازی سنتی و قدیمی در میان گلهدارها متداول است که آن را (پولو) (Polo) مینامند. در این بازی، دو تیم سوار بر اسب در میدانی وسیع به تاخت و تاز میپردازند و هر تیم کوشش میکند توپی را که شش حلقه (مانند دستگیره) بر بدنه آن هست، با پرتاب کردن و پاس دادن به یاران خودی، به آن سوی میدان برساند و از حلقه و توری سبدی که در انتهای میدان بر روی ستونی چوبی نصب شده عبور دهد. این بازی تا حدی شبیه بسکتبال است اما شباهت بازی پوک تا پوک با ورزش بسکتبال بیش از پیش است. پوک تا پوک، در میان اقوام متمدن قاره آمریکای جنوبی و مرکزی رواج بسیار داشت به ویژه اقوام مایا و تولتک (در ناحیه مکزیک کنونی) این بازی با توپ و حلقههای ثابت در میدانی وسیع انجام میشد.
پیدایش بسکتبال مدرن
زادگاه بازی بسکتبال، آمریکاست. این بازی در اوایل پاییز سال ۱۸۹۱ میلادی توسط شخصی به نام جیمز نایاسمیت پایهریزی و ابداع شد. جیمز نایاسمیت یک استاد آموزش فیزیکی کانادایی بود که به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده و تابعیت آن کشور را گرفته بود.[۲] در سال ۱۸۹۱ یعنی زمانی که دکتر نایاسمیت در دانشگاه ورزش اسپرینگفیلد (واقع در ایالت ماساچوست آمریکا) درس میداد، رئیس دانشگاه از او خواست ورزشی ابداع کند که دانشجویان بتوانند در فصل زمستان در سالن به آن بپردازند تا آمادگی جسمانی خود را برای پرداختن به مسابقات میدانی فوتبال، هاکی و بیسبال، در فصل بهار و تابستان حفظ کنند.
دکتر نایاسمیت پس از بررسی رشتههای موجود ورزشی، دریافت که ورزش جدید باید:
- توپ در آن نقش داشته باشد.
- به صورت گروهی به اجرا در آید.
- اصل رقابت در آن رعایت شود.
- بر مهارت استوار باشد.
- هیچ گونه خشونتی و برخوردهای سخت بدنی مبتنی نباشد.
حاصل این افکار و اندیشهها ورزشی شد به نام بسکتبال که امروزه پس از سپری شدن بیش از یک قرن از اختراع آن، از پرطرفدارترین و هیجانانگیزترین رشتههای ورزش بینالمللی است. دکتر نایاسمیت در شروع کار دو سبد که مخصوص حمل میوه بود بر دیوار دو طرف سالن ورزش دانشگاه و در ارتفاعی بلندتر از قد یک انسان قد بلند نصب کرد و به دو گروه از ورزشکاران جوان دانشگاه آموزش داد که توپی را دست به دست بدهند و سعی کنند آن را به درون سبد بیندازند. در این حال، تیم مقابل باید بکوشد که مانع از انجام این کار شود و توپ را هم از چنگ حریف ربوده و تصاحب کند. نخستین مسابقهای که به این ترتیب و به صورتی تجربی ترتیب یافت میان دو تیم ۹ نفره در کالج اسپرینگفیلد بود و اولین گل تاریخ بسکتبال را هم یکی از بازیکنان به نام «ویلیام چیلس» به سبد انداخت. بعدها شخصی به نام «فرانک ماهان» با توجه به اینکه در زبان انگلیسی سبد را بسکت (به انگلیسی: BASKET) و توپ را بال (به انگلیسی: BALL) میگویند، این ورزش را بسکتبال نامید. دکتر نایاسمیت، برای آنکه بازی بسکتبال خشن نشود، مقررات دقیقی برای آن به وجود آورد. بعضی از مقررات اولیه بسکتبال چنین بود:
- بازیکنان حق نداشتند توپ را از دست هم بربایند.
- بازیکنی که توپ را در اختیار داشت، نباید با آن راه برود یا بدود.
- هل دادن و هر نوع خشونت ممنوع بود.
- فقط بازیکنانی که توپ را در اختیار نداشتند میتوانستند به هر طرف بدوند و جا بگیرند.
- بازیکن توپ به دست باید توپ را به طرف یاران خود پرتاب کند و به آنها برساند.
در آغاز، ته سبد هم بسته بود و هر بار که توپ به درون سبد میافتاد باید کسی به کمک نردبان توپ را از سبد بیرون میآورد. در سال ۱۸۹۲ شخصی به نام «لئو آلن» سبد بسکتبال را که تا آن روز از ترکه چوب یا الیاف بود و به همین دلیل به زودی پاره و فرسوده میشد، از سیم بافت تا استحکام بیشتری داشته باشد.
دیری نگذشت که این ورزش جدید طرفداران زیادی در میان دانشجویان دانشگاه اسپرینگفیلد و دیگر دانشگاهها یافت. دکتر نایاسمیت هم مقررات و قوانین بسکتبال را کاملتر کرد و نسخههایی از آن را به هر دانشگاه یا باشگاهی که علاقهمند بود ارسال کرد. این مقررات در سال ۱۸۹۲ میلادی به صورت کتابچهای برای استفاده عموم منتشر کرد. در سال ۱۹۳۰ دکتر نایاسمیت کتابی دربارهٔ خواص بسکتبال تألیف کرد تا نشان دهد که بازی بسکتبال گرچه بسیار پرتحرک است اما حتی برای سالمندان هم خطری ندارد و آسیبی متوجه اعضای حیاتی بدن (قلب و کلیه) نخواهد شد.
پس از جنگ جهانی اول بسکتبال تبدیل به ورزشی رقابتآمیز و بزرگ شد. با گذشت زمان، مربیان بسکتبال وضعیت مناسبی پیدا کردند و فعالیتشان مؤثر واقع شد. بسکتبال شناخته شد و به اروپا گسترش یافت. در سال ۱۹۲۴ نخستین مسابقات جهانی بین تیمهای بسکتبال فرانسه، ایتالیا، انگلستان و آمریکا در پاریس برگزار گردید و از سال ۱۹۳۲ فدراسیون آماتوری بسکتبال در ژنو با نمایندگی چند کشور تشکیل شد. در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در برلین برای نخستین بار ۲۳ کشور در مسابقات رسمی بسکتبال شرکت نمودند و تیم ملی بسکتبال آمریکا قهرمان المپیک گردید.
تجهیزات مورد نیاز
لباس
لباس بازی برای زنان و مردان تاپ و شلوارک است و نام تیم در جلوی لباس و شمارهٔ بازیکن در پشت و جلوی آن نوشته شدهاست. در بازیهای بینالمللی شمارههای بازیکنان از ۴ تا ۱۵ است. بازیکنان بسکتبال معمولاً از کفشهای ساق دار استفاده میکنند که از مچ پا حفاظت بیشتری میکند.
تخته
تختهٔ بسکتبال مستطیلی است به طول ۱٫۸۰ متر و عرض۱٫۰۵ متر که موقعیت آن در فضای بالای زمین در دو انتهای میدان است و یک مربع به طول۵۹ سانتیمتر و عرض۴۹ سانتیمتر داخل آن قرار دارد و باید به گونهای قرار گیرد که به اندازه ۱۲۰ سانتیمتر با خط انتهای زمین فاصله داشته باشد. ارتفاع تخته از کف سالن برای بزرگسالان ۲٫۹۰متر و برای نوجوانان ونو نهالان بین ۲٫۷۰ متر و ۲٫۸۰ متر است.
حلقه
حلقهٔ بسکتبال در فاصلهٔ ۳۰ سانتیمتری قاعدهٔ تخته به آن متصل میشود. قطر حلقهٔ بسکتبال ۴۵ سانتیمتر و ارتفاع توری که به شکل سبد به آن متصل میشود ۳۰ سانتیمتر است.
توپ بسکتبال
در دو سال نخست که بازی بسکتبال ابداع شد، توپ فوتبال را برای بازی به کار میبردند. اما چون این توپ سبک بود در سال ۱۸۹۴ میلادی اولین توپ مخصوص بسکتبال توسط یک کارخانه دوچرخهسازی تولید شد که اندکی از توپ فوتبال بزرگتر بود. در سال ۱۹۳۷ نوع دیگری توپ بزرگتر اما سبکتر به بازار آمد و آنگاه در سال ۱۹۴۹ توپی ساخته شد به همین شکل و اندازه و وزن فعلی که هنوز هم مورد استفادهاست. توپ بزرگتر از توپهای معمولی است و آن را از چرم، لاستیک یا پلاستیک میسازند و هنگام استفاده آنرا باد میکنند. میزان فشار هوای داخل توپ باید به حدی باشد که در صورت رها شدن از ارتفاع ۱٫۸ متری، پس از اصابت به زمین کمتر از ۱٫۲ و بیشتر از ۱٫۴ متر از زمین بلند نشود. محیط یک توپ قانونی بسکتبال پس از باد شدن باید حداقل ۷۵ سانتیمتر و حداکثر ۷۸ سانتیمتر باشد. ضمن آنکه در این حال جرم توپ نباید کمتر از ۶۰۰ و بیشتر از ۶۵۰ گرم باشد. توپ این ورزش بزرگترین توپ بازیهای دستهجمعی است.
قوانین پایهای
- توپ را میتوان با یک یا هر دو دست به هر جهتی پرتاب کرد.
- به توپ میتوان با یک یا هر دو دست به هر جهتی ضربه زد (مشت زدن به توپ مجاز نیست).
- بازیکنان نمیتوانند با توپ بدوند اما میتوانند آن را از محلی که دریافت کردهاند پرتاب کنند. بازیکنی که در حال دویدن با سرعت توپ را دریافت میکند در صورتیکه سعی در توقف کند مستثنی است.
- توپ باید در یا بین دستان گرفته شود و از بدن نمیتوان برای گرفتن توپ استفاده کرد.
- تنه زدن، نگه داشتن، هل دادن، پشت پا زدن یا ضربه زدن به بازیکن حریف به هر شکل مجاز نمیباشد.
- مشت زدن به توپ خطا محسوب میشود.
- گل زمانی اتفاق میافتد که توپ با ضربه یا پرتاب از زمین به داخل سبد وارد شده و در آن باقی بماند، مشروط بر اینکه مدافعین، گل را لمس نکرده و مزاحمتی برای آن ایجاد نکرده باشند. در صورتیکه توپ روی کنارهها باقی بماند و حریف سبد را حرکت دهد، گل محسوب خواهد شد.
- پرتابکننده، برای پرتاب توپ از بیرون زمین، ۵ ثانیه زمان در اختیار دارد. در صورت تخلف، توپ به حریف واگذار میشود. اگر هر یک از طرفین در تأخیر بازی پافشاری کنند، سرداور خطای آن تیم را اعلام خواهد کرد.
- داور مسئول قضاوت برای بازیکنان است و باید خطاها را یادداشت کرده و سرداور را پس از ۳ خطای متوالی مطلع کند. همچنین وی میتواند بازیکنان را بر اساس قانون ۵ اخراج کند.
- داور مسئول قضاوت روی توپ است و باید در مورد زمانی که توپ در جریان بازی است یا خارج از زمین است و مالکیت توپ و همچنین محاسبه وقت تصمیمگیری کند. سرداور باید گل شدن توپ را تعیین کند، امتیازات را محاسبه نماید و سایر وظائف معمول سرداور را انجام دهد.
- زمان بازی چهار کوارتر ۱۰ دقیقهای (در انبیای ۱۲ دقیقه) و ۴ استراحت ۵ دقیقهای بین کوارترهاست.
- تیمی که بیشترین امتیازات را در این زمان بهدستآورد برنده اعلام میشود.
قوانین زمانی
بسکتبال در چهار کوارتر ۱۰ دقیقهای (بینالمللی) یا ۱۲ دقیقهای (اِن. بی. اِی) انجام میشود. زمان استراحت بین کوارتر اول و دوم و بین کوارتر سوم و چهارم ۲ دقیقه و بین کوارتر دوم و سوم (بین دو نیمه) ۱۰ دقیقهاست. وقت اضافه (اوور تایم) در بسکتبال ۵ دقیقه میباشد. پس از استراحت بین دو نیمه زمین حمله و دفاع دو تیم عوض میشود. اصطلاحاً به زمین حریف، زمین حمله و به زمین خودی زمین دفاع گفته میشود. زمانهای گفته شده زمان واقعی بازی است؛ یعنی زمانی که توپ در جریان نیست وقت بازی متوقف میشود؛ مثلاً زمانی که خطایی رخ دادهاست یا هنگام پرتاب آزاد زمان متوقف میشود. به همین دلیل زمان انجام یک بازی کامل بیشتر از مجموع عددی زمانهای بالا است و معمولاً حدود دو ساعت طول میکشد.
قانون دبل (Double)
۱. دریبل کردن از زمانی شروع میشود که بازیکن کنترل توپ را دراختیار گرفته و با انداختن و زدن آن در تماس با زمین دوباره آن را قبل از اینکه به بازیکن دیگری برخورد کند لمس نماید. زمانی دریبل خاتمه میپذیرد که با دست آن را گرفته یا اجازه دهد توپ در دست یا دستها استراحت نماید. زمانیکه توپ با دست دریبلکننده در تماس نیست، تعداد گامهای برداشته محدود نخواهد بود. بازیکن مجاز نیست پس از خاتمه دریبل، برای بار دوم اقدام به دریبل نماید. درصورتیکه این عمل را انجام دهد مرتکب تخلف «دبل» شدهاست.
- اگر هنگام دریبل کردن از هر دو دست برای دو دریبل استفاده شود نیز خطای دبل محسوب میشود (تک دریبل با دودست را دریبل قدرتی مینامند).
- هنگام دریبل کردن میتوان با دست تمام نقاط توپ را لمس کرد مگر اینکه دست را به ناحیهٔ زیرین توپ برده در این صورت نیز خطای دبل مرتکب شدهاست.
- توپ در هنگام دریبل تنها تا ارتفاع شانهٔ شخص میتواند بالا بیاید و اگر از شانه بالاتر باشد خطا دبل انجام شدهاست.
قانون رانینگ: (تراولینگ)
بازیکنی که توپ را دراختیار دارد میتواند یک پای خود را به هر سمتی که میخواهد، یک یا چند مرتبه حرکت دهد. درصورتیکه پای دیگرش که آن را پای «پیوت» مینامند ثابت باشد. رانینگ حرکتی است که بازیکن صاحب توپ در داخل زمین یک یا دو پای خود را بدون توجه به محدودیت فوق حرکت دهد یا گامهای او با دریبلهای بازیکن تناسب نداشته باشد.
قانون سه ثانیه
اگر تیمی مالک توپ شده باشد. باید در عرض ۲۴ ثانیه توپ را وارد حلقه حریف بکند یا به طرف حلقه تیم مقابل شوت بزند در زدن شوت توپ باید حتماً به حلقه بخورد تا ۲۴ ثانیه صفر شود اگر توپ به تخته بخورد ۲۴ ثانیه ادامه مییابد و اگر توپ توسط تیم مقابل اوت شود باز هم ۲۴ ثانیه ادامه مییابد. ۲۴ ثانیه موقعی صفر میشود که ۱- خطا صورت بگیرد ۲- بازیکن تیم مقابل با پا توپ را به اوت بیندازد. اگر دستگاه ۲۴ ثانیه بوق بزند و توپ از دست بازیکن رها شده و در هوا باشد، اگر گل شود گل قبول میباشد. اگر در هوا با دست بازیکنی لمس شود و گل شود گل مردود میباشد. البته این قانون کمی تغییر یافته و در صورتی که از ۲۴ ثانیه، هنوز بیش از چهارده ثانیه مانده باشد، دوباره ۲۴ ثانیه ریست میشود ولی اگر کمتر از چهارده ثانیه یا خود چهارده ثانیه مانده باشد، زمان به چهارده ثانیه ریست میشود.
قانون هشت ثانیه
زمانیکه یک تیم توپ را در زمین خودی تحت کنترل میگیرد، باید در عرض ۸ ثانیه توپ را به زمین حمله بفرستد. تخطی از این قانون، تخلف «هشت ثانیه» نامیده میشود و داور توپ را در اختیار تیم مقابل قرار خواهد داد.
قانون ۵ ثانیه
۱-بهطور کلی هیچیک از بازیکنان تیم نمیتوانند توپ را بیش از ۵ ثانیه نزد خود نگه دارند. (در زمان دریبل این شمارش انجام نمیگیرد) ۲- هر زمانی که بازی با پرتاب توپ از بیرون زمین بخواهد شروع شود بازیکن ۵ ثانیه زمان برای شروع در اختیار دارد. ۳- برای پرتاب هر پنالتی، بازیکن ۵ ثانیه زمان دارد.
قانون نیمه (برگشت توپ به زمین دفاعی)
زمانی که یک بازیکن در زمین حریف (زمین حمله) مالکیت توپ را در اختیار میگیرد، نباید توپ را به زمین دفاعی (زمین خودی) برگرداند. چه با پاس به یاران خود چه با دریبل کردن خودش آن را به زمین خودی برگرداند. این کار یک تخلف است و توپ دراختیار تیم مقابل قرار خواهد گرفت.
تذکری در این رابطه: درهنگامی که فرد حامل توپ به زمین حریف وارد شد حتی اگر پای او یا توپ زیر دستش وارد زمین خودی شود خطای نیمه (half) صورت گرفتهاست. البته نکته بالا [پای او یا توپ زیر دستش وارد اوت (Out) شود] در مورد وارد شدن توپ به اوت (Out) نیز صدق میکند.
انواع خطاها
- در طی بازی بازیکنان حق گرفتن یکدیگر یا هل دادن، حمله کردن یا دویدن با توپ را ندارند و در صورت انجام خطا داور توپ را به تیم حریف داده و بازی از همان نقطه خطا یا بیرون زمین پیگیری میشود.
- اگر توپ دست یکی از تیمها باشد و در هنگام حرکت آن را از بالای سر حریف رد کند به شکلی که دستش در زیر توپ قرار گیرد خطا است و داور توپ را به تیم مقابل داده و بازی را از نزدیکترین نقطه به اوت (Out) شروع میکند.
- اگر در هنگام بازی، زمانی که یکی از بازیکنان تیم مقابل در حال پرتاب توپ است دست یکی از بازیکنان به توپ بخورد خطا صورت گرفتهاست. اگر فرد پرتابکنندهٔ توپ در موقعیت پرتابهای ۲ امتیازی باشد داور ۲ پرتاپ پنالتی را حکم میدهد و اگر در موقعیت پرتاپ ۳ امتیازی باشد ۳ پرتاب پنالتی حکم داده میشود. البته در این میان باید به یک مورد نیز اشاره کرد که اگر هنگام پرتاب، توپ فردی که روی آن خطا شده وارد حلقه شود، اگر در موقعیت پرتاب دو امتیاز یا سه امتیاز باشد داور ۱ پرتاب پنالتی را حکم میدهد.
- اگر توپ در دست حریف باشد و آن را به پشت خود ببرد ویکی از هم تیمیمان توپ را در آن حالت از او بگیرد خطا صورت پذیرفتهاست.
بازیکنان و پُستها
بازیکن بسکتبال یا بسکتبالیست (به فارسی تاجیکی: بسکتبالباز) کسی است که بهعنوان پیشه و حرفهٔ خود به ورزش بسکتبال میپردازد.[۳] از زبان روسی وارد زبان فارسی شدهاست.[۴][۵]
در بسکتبال بهطور کل سه پست اصلی وجود دارد، دو بازیکن در پست گارد، دو بازیکن در پست فوروارد و یک بازیکن در پست سنتر. در بسکتبال رسمی و حرفهای، این سه پست به پنج پست جداگانه تبدیل میشود که عبارتاند از: گارد رأس، شوتینگ گارد، مهاجم ریزتک، فوروارد قدرتی و سنتر.
شوتینگ گارد
شوتینگ گارد (Shooting guard) یا پست ۲ معمولاً بازیکنی به استقامت فوروارد و با سرعت گارد رأس است. در کنار مهارت حمل توپ و شوت زدن، مهارت پاس خوبی دارد و میتواند وظایف گارد رأس را انجام دهد. در بازی، شوتینگ گارد وظیفه دفاع از خطرناکترین تهدید حملهای تیم مقابل را دارد. قد شوتینگ گاردها معمولاً از گارد بلندتر است و قدی بین ۱۹۰ سانتیمتر تا ۲ متر دارند. بازیکنان این پست معمولاً میتوانند به جای فوروارد هم بازی کنند.
اسمال فوروارد
مهاجم ریزتک یا اسمال فوروارد، (Small forward) یا پست ۳ برخلاف اسمش بازیکنی تنومند و با استقامت بالاست که باید همهٔ تواناییها را از قبیل پاس، دفاع، شوت و حمل توپ داشته باشد. مهاجم ریزتک باید توانایی بردن توپ به نزدیکی سبد و لی آپ کردن و گرفتن خطا را داشته باشد و بتواند بخش عظیمی از امتیازش را از خط پرتاب آزاد بهدست بیاورد. وظیفه دفاع از حلقه بر عهده مهاجم ریزتک و فوروارد قدرتی است پس باید توانایی بلاک کردن را هم داشته باشد.
پاور فوروارد
فوروارد قدرتی (Power forward) یا پست ۴ وظیفهای مثل سنتر دارد و باید بتواند زیر حلقه امتیاز بگیرد و در دفاع به قدری بزرگ (اندازهٔ بدنی) باشد که بتواند یار بزرگتر تیم مقابل را دفاع کند و سریع باشد تا یار کوچکتر را هم دفاع کند. پاور فوروارد باید بتواند توپهای زیادی را ریباند کند و از توانایی بلاک کردن خوبی نیز، برخوردار باشد. قد پاور فروارد از فروارد کوچک بلندتر است و چیزی حدود ۲۰۳ تا ۲۱۳ سانتیمتر است.
سنتر
سنتر (Center) یا پست ۵ یا بیگمن (Big-man) یکی از مهمترین پستها است. معمولاً نزدیک سبد بازی میکند و بلندقامتترین بازیکن تیم است. مهارتهای آنها در ریباند کردن، امتیازآوری زیر سبد و درست کردن دیوار برای بازیکنان دیگر برای نفوذ به سبد (Setting screen) است.
برگرفته شده از ویکی پدیا